زبان اشارت (تأثیر متقابل تصوف، عرفان و ادبیات بر رشد و تکامل یکدیگر)
کد مقاله : 1082-5LIVATURECONF
نویسندگان
لیلا رستگارنیک *
چکیده مقاله
ادبیات فارسی و عرفان اسلامی چون هر دو از مشرب ذوق و الهام سرچشمه می‌گیرند از دیرباز باهم پیوندی استوار یافته‌اند و هر یک از رهگذر دیگری شناخته می‌شود، تا آنجا که حتی حدود30% متون کتاب‌های درس فارسی متوسطه، به متون عرفانی اختصاص دارد، بهرحال آغاز این پیوند از قرن هفتم و هشتم می باشد که با رشد تصوف و عرفان، شعر و ادب فارسی نیز به اوج خود می‌رسد؛ زیرا عارفان و صوفیان به‌تدریج برای بیان تعالیم و مفاهیم خود اصطلاحات و تعبیرهای خاصّی ابداع کردند و بعدها به‌عنوان «ادبیات عرفانی» مطرح شد که تحوّلی ارزشمند و زیبا در شعر و نثر فارسی از نظر موضوع، محتوا و سبک سخن پدید آورد و آن را به یک یک‌زبان فاخر و عمیق تبدیل کرد؛ از طرف دیگر عرفا از ادب فارسی برای تعلیم و نشر آموزه‌های خود بهره گرفتند و با تألیف آثار ارزشمند و جاودانه‌ای در این زمینه، اندیشه‌ها و نام خود را جاودانه ساختند و بدین ترتیب هر دو پیوسته بر هم تأثیر گذاشته و در طول تاریخ موجب رشد و تکامل یکدیگر شده‌اند؛ ما در این مقاله با روش کتابخانه‌ای و تحلیل محتوا، به‌صورت کیفی، به بررسی دقیق‌تر این پیوند و چگونگی این تأثیرها می‌پردازیم.
کلیدواژه ها
تصوف و عرفان، ادبیات فارسی، تأثیر، رشد و کمال.
وضعیت: پذیرفته شده مشروط برای ارائه به صورت پوستر